اصطلاحات رایج صدا برداری
هام hum :صدایی که اصطلاحآ به آن (( هوا )) میگویند که به دلیل پایین بودن کیفیت ابزارهای صدابرداری به وجود میآید.
نویز Noise :صدای (( ویز )) که در صورت وجود اشکال در یکی از لوازم صدابرداری شنیده میشود.
صدای مونو Mono : سیستم صدای تک باند است که بیشتر برای ضبط صداهای طبیعی (غیر از موسیقی و ضبط استودیویی) استفاده میشود مانند صدای انسان.
صدای استریو Stereo : سیستم صدای دو باند (باند چپ و راست) که تقریباً همه دستگاه ها با آن سازگاری دارند و در حال حاضر پرکاربردترین سیستم صوتی می باشد. در این سیستم هر کدام از باندها می توانند جدا کار کنند. به عنوان مثال یکی از آنها موسیقی پخش کند و دیگری صدای خواننده را. باندهای چپ و راست دقیقاً مثل هم هستند و فقط از لحاظ مکانی با هم فرق میکنند.
باند میکس Mix Channel : همان صدای استریو هست با این تفاوت که صدای هر دو باند یکی است.
گفتار Narration commentary : صدایی که روی تصویر و صحنه فیلم میآید (و گوینده اش دیده نمی شود) و صحنه را همراهی میکند. گفتار ممکن است شرح خود صحنه باشد و یا ربطی به تصویری که می بینیم نداشته باشد و موضوع دیگری غیراز واقعه روی پرده را بیان کند. به این اصطلاح «Voice-over» نیز گفته میشود.
صدای مستقیم Direct sound : صدای سرصحنه را میگویند که با صدابرداری از صحنه در حین و مقارن با فیلمبرداری انجام میشود.
صدای مغناطیسی Magnetic sound : صدایی که بر نوار مغناطیسی ضبط شده باشد مثل نوار ضبط صوت. موقع فیلمبرداری، صدا (شامل گفتگوها و سروصداها) جداگانه بر نوار ضبط میشود. این نوار بعداً با نوار موسیقی ترکیب (mix) میشود و در دستگاه ترکیب کننده (mixer) به صورت یک نوار تصویری، بر حاشیه فیلم ضبط میگردد و صورت صدای اپتیک را به خود می گیرد. در مواردی یک حاشیه و مغزی باریک نوار مغناطیسی در کنارهی فیلم میدهند و صدا بر این حاشیه ضبط میگردد.
سروصداهای متفرقه: Sound Effects تمام صداهای فیلم به جز گفتگوها و موسیقی، سروصداهای مختلف (صدای پا، موتور اتومبیل، ریزش آب، غرش هواپیما و غیره).
بوم : Boom دسته بلندی که میکروفن صدابرداری را موقع فیلمبرداری بر سر آن نصب میکنند و خارج از حوزه دید دوربین، بالای سر هنرپیشه ها نگاه
میدارند و همراه با حرکت آنان این طرف و آن طرف میبرند.
اتک: Attack یک بازه زمانی است که برای کنترل های روی سیگنال استفاده میشود.
بالانس: Balanceبه مقدار صدا (Volume) بین کانال های چپ و راست یک سیگنال گفته میشود.
باندویدس : Bandwidthبه رِنجِ فرکانسیِ یک سیگنال صوتی گفته میشود که رویش پردازش (Process) صورت میگیرد. واضح است که فرکانس های شنیداری توسط انسان hz20 تا khz20 میباشد.
بایپَس : Bypass این کنترل اجازه میدهد تا کلیه عملیاتی که روی سیگنال انجام دادید، خنثی کنید. با خنثی کردن موقت میشود تفاوت سیگنال واقعی و سیگنال پروسس (Process) شده را درک کرد.

چنل فِیدر: Channel Fader این کنترل برای تنظیم مقدار صدا (Volume) استفاده میشود .
کراس فیدر: Crossfader مشابه Channel Fader عمل میکند، با این تفاوت که برای فیدکردن کانال های مختلف به همدیگر استفاده میشود.
کراس فیدر ریورس: Crossfader Reverse عملکرد این فیدر هم مثل بقیه هست ولی باز با این تفاوت که این فیدر معکوس شدن یک سیگنال را به صورت افقی مقدار دهی میکند.
دیزر: deesser یک عملگر روی سیگنال است که میتواند صداهایی که فرکانس بالایی دارند را مثل صداهای س و ش کنترل کند.
نکته: این قبیل صداها به Hissing Noise معروف هستند.
دی لی: یک کنترلر که یک سیگنال را میتواند چندین بار به طور متوالی تکرار کند. (شاید اکو ساده ترین مثال باشد)
دینامیک: در واقع یک صفت است به این مفهوم که تغییرات شدت امواج طبیعی را در یک دوره زمانی بررسی میکند.
دینامیک رنج: همون محدوده دینامیکی ست که قابل شنیدن و پردازش شدن باشد.
اِنهانسر: Enhancerیک کنترل بر روی سیگنال های با فرکانس تقریباً بالا که باعث رزولیشن (Resolution) بیشتر سیگنال می شود.
اکولایزر: اکولایزر یا همون EQیک کنترلر بر روی سیگنال است که بر طبقه بندی فرکانس ها بر اساس پایین بودن تا بالا بودنشان نظارت میکند. بهتراست بگوییم سیگنال ها بر اساس شدتشان روی یک نمودار فرضی طبقه بندی میشوند. اکولایزر کنترل کامل شما را روی این نمودار برقرار میکند تا به فرکانسی که میخواهید برسید.
اکسیتر:Exciter مثل Enhancerعمل میکند با این تفاوت که این کار را با اضافه کردن یک فرکانس مشابه فرکانس اصل انجام میدهد.
کمپرسور:Compressor کمپرسور یک کنترلر روی فرکانس ها است که تعیین میکند فرکانس از چه آستانه ای چه مقدار کم و چه مقدار زیاد شود و به طور خلاصه فرکانس را به یک میانگینی میرساند.
اکسپندر: این کنترلر بوسیله کنترل بر روی دینامیک رِنج و دسترسی به Fade out میتواند سیگنال یک فرکانس را منبسط کند.
فیدبک: به فرکانس خروجی یک سیگنال وقتی که دوباره به ورودی برمیگردد فید بک میگویند.
گِین: یک کنترل که مستقیماً مقدار ورودیِ یک کانال را کنترل میکند و مقدار صدا (Volume) یک فرکانس را از ورودیش تنظیم میکند.
های پس فیلتر: یکی از تنظیماتی هست که بر روی فرکانس ها صورت میگیرد و به این مفهوم است که فرکانس های بالا نگه داشته شوند و بقیه فرکانس ها حذف میشوند.
لو پس فیلتر: دقیقاً بر عکس های پاس (Pass) عمل میکند یعنی فرکانس های بالا را حذف میکند.
اینتر فیس: یک رابط استاندارد که برای انتقال اطلاعات بین اجزای یک سیستم به کار میرود.
لیمیتر: یکی دیگر از کنترل کننده های دینامیک رِنج میباشد که شباهت زیادی به کمپرسور دارد اما در محدود کردن فرکانس های حجم دار خیلی قوی تر از کمپرسور عمل میکند.
میک این: برای اتصال میکروفون استفاده میشود. بیشتر میکروفون ها از منبع تغذیه استفاده میکنند.
ام ای دی ای: مخفف کلمه Musical Instruments Digital Interface یعنی رابط دیجیتال آلات موسیقی. سازهای الکترونیکی برای تبدیل شدن به یک الگوی دیجیتال فایل های MIDI از این استاندارد استفاده میکنند.
نویز: نویز یک فرکانس زائد است که شکل های مختلفی دارد اما در کل همه نویزها به صداهای مزاحم موسوم هستند و از عوامل زیادی تولید میشوند. یکی از عوامل استفاده ازکابل های نامناسب است.
پاناروما: یک عملگر روی فرکانس ها روی دستگاه های الکترونیکی است که برای تثبیت فرکانس به مقدار مورد نظر روی یک باندعمل میکند.
پارامتر: یک مقدار متغیر برای مقدار دهی کاراکترهای یک دستگاه الکترونیکی است.
پری امپ لیفایر: preamplifer تمام سیگنال ها برای تقویت صدا باید به یک حد مطلوبی رسیده باشند وتا یک درجه ای تقویت شده باشند. پری آمپ ها این وظیفه را انجام میدهند.
آر سی ا: کانکتور های (RCA connector) بدون بالانس هستند که برای انتقال صدا به صورت آنالوگ استفاده می شوند.
رلیس: یکی از کنترل های کمپرسور که مقداری برای خارج شدن عمل کمپرس تعیین میکند.
سیگنال تو نویز ری تیو: یک مقدار مطلوب برای تعیین نقطه بین دامنه سیگنال و دامنه نویز در یک زمان خاص.
میوت: این کنترل این قابلیت را میدهد تا سیگنال را ازخروجی ببندیم.
سافت میوت: مشابه muteعمل میکند با این تفاوت که مخصوص استفاده در مدارات الکتریکی است و برای جلوگیری از آسیب پذیری سیستم استفاده میشود از بارز ترین نمونه این مورد میشود به فانتوم پاور (Phantom Power) اشاره کرد.

سولو: این قابلیت را دارد تا شما یک یا چند سیگنال خاص را به طور متمایز از بقیه سیگنال ها بشنوید که از این مورد در میکس به وفور استفاده میشود.
ترشولد: ترشولد مهمترین کنترل کامپرسور است که آستانه صدایی که قرار است روی آن کنترل شود را تعیین میکند البته ترشولد در جاهای دیگری مثل لیمیتر ها هم کاربرد دارد.
ترمپو: یک دوره نوبتی برای تغییر مقدار صدا است.
تمپو: یک مقدار برای تعیین سرعت اجرای قطعات و آهنگ ها است. میانگین این مقدار در محدوده عدد ۱۲۰ قرار دارد.
واحد این ویژگی BPMهست که مخفف عبارت Beat per minute به معنی ضرب در دقیقه هست.
ویبراتو: یک دوره گردشی برای تغییر شیب فرکانس هاست.
ویرتوسو: به طور اتوماتیک ترشولد را برای تقسیم فرکانس ها روی چندین باند تنظیم میکندکه یکی دیگر از ویژگی های کمپرسورهای دینامیکی است.
وی اس پی: وی اس پی یک مقدار متغیر برای سیگنال های صوتی است که شدت EnhancerوExciter پروسس شده روی سیگنال اصلی را کنترل میکند.
وی سی ای : کنترل کننده ولتاژ آمپلی فایر هست که برای کنترل بهتر در این سیستم از فیدرهایی برای مقدار ولتاژ استفاده میشود.
زون لول: اسم دیگر این کنترل Booth level controlاست که برای نمایش صدای خروجی استفاده میشود و اغلب در دی جی مانیتورها استفاده میگردد.
کروماتیک تونر: یک تنظیم کننده بسیار قوی که میتواند با بعضی الگوریتم ها روی ۱۲ نیم پرده در یک اکتاو وارد عمل شود از این تونر در گیتار باس استفاده میشود.
بیتی آمپینگ: از این مورد برای استفاده از ۲ آمپلی فایر استفاده میشود. یک سیگنال برای استفاده، اول باید به فرکانس های قوی و ضعیف قابل استفاده (شنیدن) تقسیم بندی شود که در این مورد از این ویژگی استفاده میشود.
اِی ای اس: یک اصطلاح که مخفف این عبارت است audio engineering societyبه معنای جامعه مهندسان صدا.
امبینس: نتیجه بازتاب صدا در یک فضا و محدوده مشخص است که میتواند در موسیقی به وسیله ارتعاشات صدا به وجود آید.
کورد: اجرای همزمان ۳ نت متمایز یا بیشتر در یک محدوده زمانی را کورد میگویند.
کوروس : یک افکت که صدا را چندگانه میکند و این کار با delay وpitch های مشخص انجام میگیرد.
کروماتیک: یک مقیاس برای مشخص کردن فرکانس های نیم پرده است.
کنترل ولتاژ: یک کنترل نوسانات فرکانسی در سینایزرها است.
فلانگر: یک افکت صدا که از طریق delay feedbackتولید میشود و بر روی صدا تاثیر خاصی میگذارد.
اف ایکس : FXبه معنای افکت میباشد.
اچ زد: HZ یا همون هرتز واحد اندازه گیری فرکانس است.
اینداکتور: به زمان های به هدر رفته فرکانسی گفته میشود؛ مانند خالی بودن در بعضی قسمت های فرکانس.
آی او: مخفف input/output هست به معنای خروجی و ورودی که در همه سیستم های الکترونیکی وجود دارد.
جَک: به طور معمول برای کانکتور های صدا استفاده میشود که میتواند مونو یا استریو باشد.
پیچ شیفتر: یک افکت که با تغییر در مدت زمان فرکانس و دامنه فرکانس و کم و زیاد کردن آن صدا را به صورت شبیه سازی شده تغییر گام میدهد.
پی زد ام : مخفف Pressure Zone Microphoneکه یک محدوده فشار هوا برای میکروفون ها به حساب میآید.
ریورب: یک آمبینس آکوستیک شده که در یک فضا ایجاد میشود و از بازتاب های بسیار متحد شکل میگیرد.
آمبیانس: به صدای محیط میگویند.
ولوم میتر : هر وسیله ای که میزان بلندی صدا را نشان میدهد (منظور رقص نور نیست). در برنامه های مونتاژ قسمتی وجو دارد که موقع پخش صدا، با تغییر رنگ، مقدار بلندی صدا را نمایش میدهد.
دیستورت: صدایی که بیش از اندازه قوی باشد و باعث شود نمایشگر میتر به آخرین درجه برسد. اولین شرط صدای خوب دیستورت نبودن آن است.
لِول گیری: تنظیم قدرت صدا به نحوی که صدا دیستورت نباشد.
